1- مراء و جدال
يكي ا زشاخههاي خودپسندي مراء و جدال است. مراء و
جدال يعني انسان خواهد حرفش را بر كرسي بنشاند كه اين در ميان مردم زياد ديده ميشود
مخصوصاً در ميان بيسوادها. زور ميگويد اما ميخواهد اين زورش را به كرسي بنشاند.
مزخرف ميگويد اما ميخواهد آنرا به ديگري تحميل كند. مراء و جدال يعني حرف را
بردن و آوردن! مرتب بگويد دو دفعه بشنود و بگرداند دو مرتبه بگويد و كوتاه نيايد.
گناه اين كار بزرگ است بهاندازهاي كه ابو درداء ميگويد: ما دو سه نفر بوديم كه
در دين مراء و جدال ميكرديم يعني ميخواستيم حرف خودمان را در مورد اسلام به
كرسشي بنشانيم. پيغمبر اكرم(ص) رسيدند و ديدند ما
مراء و جدال ميكنيم رنگ مباركشان تغيير كرد ابودرداء ميگويد من اينگونه
غضبي از پيغمبر (ص) نديدم بعد فرمودند: مراء و جدال از مسمانان نيست آنهائي كه
مراء و جدال در زندگيشان وجود دارد من شفاعتشان نميكنم بعد فرمودند: اول چيزي كه
به من دستور داده شد كه از آن نهي كنم بعد از شرك و بتپرستي مراء و جدال است.
انصافاً روايت خيلي تند است و اين درد بيدرماني است
كه صدي نود داريم اگر بيشتر نباشد، قرآن ميگويد مراء و جدال از آن شيطان است كه
به تو وسوسه ميكند.
«ان
الشياطين ليوحون الي اوليائهم ليجادلوكم»(1)
شيطان دوستان خود را به مراء و جدال باشما واميدارد
لذا هر كس در زندگي مراء و جدال دارد بداند شيطان دوست او، و او دوست شيطان است و
بدان كه مراء و جدال كار شيطاني است نه كار رحماني. مراء و جدال بد است اما آنكه
بدتر است مراء در خانه است يعني مراء زن با شوهر و شوهر با زن. خانم در مقابل
شوهرش قد علم ميكند تا حرفش را به كرسي بنشاند. يا آقا در مقابل خانمش ميخواهد
بگويد. من، يعني با مراءو جدال محبت را ميبرد. لذا مخصوصاً از خانمها تقاضا
دارم در زندگي مراء و جدال نداشته باشيد نخواهيد در مقابل شوهر حرفتان را به كرسي
بنشانيد و اگر ديدي شوهرت زور ميگويد كوتاه بيا. از آقايان هم تقاضا دارم اگر ميبيني
همسرت جاهلانه ميخواهد حرفش را به كرسي بنشاند كوتاه بيا ساكت شو.
پيغمبر اكرم (ص) فرمودند: در مراءو جدال هر كه كوتاه
بيايد خدا سه باغ در بهشت به او ميدهد يكي رضوانالله و ديگري عدًن و آن ديگري
بهشت معمولي.
2- لجاجت
يكي ديگر از شاخههاي منيت لجاجت است يعضي از اين زنها
لجوح هستند بهاندازهاي كه بهقول مردم پايش روي مار است بر نميدارد و بعضي از
مردها لجوج هستند بهاندازهاي كه حاضر است در چاه بيفتد اما دست از كارش برندارد
و اين لجاجت خيلي خطرناك است. قرآن ميفرمايد: مردم دو قسمند: يك قسم افرادي كه
زير بار حق ميروند حق يابند وقتي حق را ميبينند گريه شوق ميكنند.
«و اذا
سمعوا ما انزل الي الرسول تري اعينهم تفيض من الدمع مما عرفوا من الحق»(2)
دستۀ ديگر كساني هستند كه اگر حق را ببينند زير بار
نميروند حاضرند سنگي بر سر آنها بيايد آتشي آنها را بسوزاند اما زير بار نميروند.
«و
اذا قالوا اللهم ان كان هذا هو الحق من عندك فامطر علينا حجاره من السماء او ائتنا
بعذاب اليم»(3)
اين ظاهراً زبان حال است كه قرآن نقل ميكند نه زبان
قال. ميفرمايد يك دستهاي هستند كه زير بار حق نميروند وقتي حق را ميبينند ميگويند
خدايا ما حاضريم آتشي، سنگي از آسمان بيايد ما را نابود كند اما نگوئيم بله و زير
بار برويم.
بعضي از خانمها لجوجند هر چه ميگوئي زير بار نميروند
حق و حقيقت را نميپذيرند اصلاً گوش نميدهند چنانچه بعضي از مردها اينگونه
هستند كه اصلاً گوش نميدهند كه او چه گفت. خانمش ده دقيقه، يكربع با او صحبت
كرده بعد اگر از اين آقا بپرسند اين خانم چه گفت نميتواند جواب بدهد ولي مرتب ميگويد
نه. نه. به اين آقا ميگويند آقا كه گفتي نه چه گفتك كه گفتي نه؟ ميگويد نه. اينكه
گفتي نميكنم چه گفتم كه نميكني؟ ميگويد نميكنم. بعضي اينگونهاند.
استثمارگري، استعمارگري، خيلي بد است زيرا گناهش بردهگيري
فردي است، بردهگيري اجتماعي است خدا لعنت كند انگليسيها را كه اين بردهگيري
اجتماعي را آوردند. از اول هم بوده اما در اين اواخر اين انگليسيها و بالاخره
الان دنياي روز مخصوصاً آمريكا و شوروي اينها بدهگيري اجتماعي دارند و عملي بد و
داراي گناهي بزرگ است. آمريكا و شوروي در قعر جهنماند زيرا استعمارگرند و
استثمارگر جايش در قعر جهنم است اما يكجا استعمارگري خوب است يك آقا بتواند دل
خانمش را تسخير كند خوب است بايد زن و شوهر يكديگر را تسخير كنند. اگر اين مملكت
را تسخير كردند خيلي خوب است. بدا به حال آن خانمي كه نداند چگونه شوهرش را
استعمار كند يعني حكومت بر دل شوهر داشته باشد و از جمله چيزهائي كه نميگذارد زن
متابعت از شوهر كند لجاجت است و تقاضا دارم اين لجاجت در زندگي شما نباشد و اگر
خداي ناكرده بچههايتان لجوح هستند بدانيد مريضاند و بايد آرام آرام او را از
لجاجت نجات دهيد اميدوارم خودتان لجوج نباشيد و اگر بچۀ لجوج داريد او را نجات
دهيد.
3- توقعات بيجا
يكي از شاخههاي ديگر مينت پرتوقعي است. روانشناسها
يك جملهاي دارند عالي است ميگويند مثالهاي جامعۀ آئينۀ فكر جامعه است. داستانهائي
كه در جامعه ديده ميشود حتي مثل قضيۀ فرهاد و شيرين، ليلي و مجنون كه افسانهاي
بيش نيست و خيلي بزرگش كردند اينها فكر جامعه را نشان ميدهد مثلي است كه در ميان
زنها مشهور است مي گويند گوشت نياورده كوفته ميخواهد. راستي بعضي مردها گشوت
نياورده كباب ميخواهند. بعضي از زنها توقعشان زياد است ميداند كه شوهر نميتواند
آنها را اداره كند مثلاً حقوقش پنجهزار تومان است. شب عيد كه ميشود يك پيراهن
پنجهزار توماني از شوهر ميخواهد هر چه شوهر ميگويد حقوقم پنجهزار تومان است
نميتوانم، قبول نميكند. توقع بيجا نداشته باشيد بهاندازۀ دخلتان خرج كنيد. بهاندازهاي
كه به منزل ميبريد توقع داشته باشيد. گوشت نبرده كباب نخواهيد كوفته هم نخواهيد
آبگوشت هم نخواهيد. از خانم ها تقاضا دارم از مردي كه كم درآمد است توقع نداشته
باشيد كه شب عيد مثل ديگران اداره كند. بعضي از اداريها در زمان ما از هر كارگري
فقيرترند حالا يك خانم براي اينكه شوهرش اداري است رئيس است خيال ميكند بايد فرش
را عوض كند هرچه ميگويد ندارم ميگويد همين است كه هست. اين پرتوقعيها گناهش
بزرگ است بهاندازهاي كه اگر زني به شوهرش تحميل كند اگر مردي بر زنش تحميل كند
چيزي را كه قدرت ندارد در روز قيامت خداوند تباركوتعالي چيزي را كه طاقت ندارد بر
او تحميل ميكند. آتش جهنم مشكل است و بهجاي آدمهاي پرتوقع در آتش جهنم است؛
البته اگر بدون توبه از دنيا برود. آن زني كه خجالت بدهد به شوهرش، ميبيند كه
شوهرش ندارد و خجالتش ميدهد بهاندازهاي گناهش بزرگ است كه در روز قيامت خدا اول
آبروي اين زن را ميبرد، و شما عزيزان ميدانيد كه آبرو خيلي ارزش دارد. كسي ميگفت
امام حسين(ع) همه چيزش را در راه خدا داد جز دو چيز يكي دين و ديگر آبرو. آبرو
خيلي ارزش دارد مخصوصاً آبروي مرد پيش زنش خيلي اهميت دارد. از خانمها تقاضا دارم
آبروي همسرتان را در خانه نبريد توقعهاي بيجا نداشته باشيد. زن در نزد شوهر ميخواهد
محترم باشد تقاقضا دارم اين احترام را نگهداريد اين شخصيت را نشكنيد و توقعهاي
بيجا از خانمتان نداشته باشيد. بچهداري، شوهرداري، خانهداري خيلي مشكل است.
وظيفۀ خانم كه انشاءالله دربارهاش صحيت خواهم كرد اين است كه نظيف باشد هم خودش
و هم بچههايش و خانهداري كند. وظيفۀ خانم اين است كه شوهر هنوز نيامده مهيا
باشد. سفره را پهن كند تا شوهر ميرسد يك پذيرائي كاملي از او بكند. خوب اين وظيفۀ
خانم است حالا يك روز آمدي و چاي آماده نبود آماده كن. ديدي غذاپخته نشده بپز و
بالاخره تقاضا دارم از يكديگر توقع بيجا نداشته باشيد تحميل بر يكديگر نكنيد بهعنوان
مثال ماشين شما دوتن با رحمل ميكند شما پنجتن در آن بگذاريد ممكن است دو فرسخ
راه برود اما بالاخره ميماند تحميل زن بر مرد يا مرد بر زن مثل اين است كه
بخواهند به ماشيني دوتني پنجتن بار بزنند، بالاخره ميماند اعصابش كوبيده ميشود
واي به حال آن خانمي كخ اعصابش كوبيده شده، واي به آن آقائي كه نشاط ندارد. بهقول
موسيبنجعفر (ع) نه دنيا دارد نه آخرت. پس يكي از ميوههاي تلخ منيت تحميل زن و
شوهر بر يكديگر و توقع بيجاي از يكديگر است.
4- انتقادناپذيري
يكي از شاخههاي منيت عدمپذيرش انتقاد است و تقاضا
دارم از خانمها به اين جملهتوجه بيشتري داشته باشند كه اسلام غيبت ندارد اما
انتقاد دارد. عيبگوئي پشت سر و جلوي رو بهطور مسخره خير، ولي انتقاد سازنده بله.
مثل آئينه عيب را نشان دهيد. امام صادق(ع) كه بيعيب و نقص است ميفرمايد:
«احب
اخواني الي من اهدي عيوبي الي»(4)
انتقادپذيري هم توي خانۀ ما نيست مخصوصاً از طرف زنها
و اين بسيار خطرناك است خطرش همين است كه محبت زن را از دل شوهر ميبرد. محبت شوهر
را از دل زن ميبرد. وقتي كه ده مرتبه گفت و زن نپذيرفت ديگر نميگويد. جوش ميخورد،
حرص ميخورد محبتش كمكم آب ميشود وقتي ده مرتبه خانم گفت و وشهر نپذيرفت ديگر
نميگويد اما حرصش را ميخورد آن حرص مثل
آبي كه نمك را آب ميكند محبت را از بين ميبرد.
پاورقی
====================================
1. سورۀ انعام آيه 121
ترجمه: شياطين به دوستان خود وسوسه كنند تا با شما به جدال و منازعه برخيزند.
2. سورۀ مائده آيه 83
ترجمه: چون آياتي را كه به رسول فرستاده شد بشنوند اشك از ديدۀ آنها جاري ميشود
زيرا حقانيت آنرا شناختند.
3. سورۀ انفال آيه 32 ترجمه: (چون باز لجاجت كردند) و گفتند خدايا
اگر قرآن بهراستي بر حق و از جانب تو است (باز هم پيروي آن نخواهيم كرد) پس با
اين حال يا سنگي از آسمان بر سر ما ببارد يا ما را به عذابي دردناك گرفتا رساز.
4. بحار ج74 ص 282 ترجمه: محبوبترين برادرانم در نزد من آن است كه
عيبهايم را به من هديه دهد.